تفسير و‌ تدبر قرآن انلاين-تالارگفتگوي قرآن پویان
»
تفسير قرآن كريم:فهم آيات و تدبر در سوره های قرآن
»
سوره انعام
»
آیات 3و 4 سوره انعام:مشرکان همه نشانه های حق را رد می کنند
برای ارسال پاسخ وارد شوید
1
ارسال شده :
about 12 Years ago

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390-3-30 19:27:14
ارسالها: 100

تشکرها: 1 بار
12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
وَهُوَ اللّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ ﴿۳﴾
و او در آسمانها و زمين خداست نهان و آشكار شما را مى‏ داند و آنچه را به دست مى‏ آوريد [نيز] مى ‏داند (۳)

وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿۴﴾
و هيچ نشانه‏ اى از نشانه‏ هاى پروردگارشان به سويشان نمى‏ آمد مگر آنكه از آن روى بر مى‏ تافتند (۴)


(آيه 3)- در اين آيه براى پاسخ گفتن به كسانى كه براى هر دسته‏ اى از موجودات خدايى قائلند و مى‏گويند خداى باران، خداى جنگ، خداى صلح، خداى آسمان و مانند آن «1» چنين مى‏گويد: «اوست خداوندى كه بر تمام آسمانها و زمين حكومت مى‏كند» (وَ هُوَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي الْأَرْضِ).


بديهى است كسى كه در همه جا حكومت مى ‏كند و تدبير همه چيز به دست او است و در همه جا حضور دارد، تمام اسرار و نهانها را مى ‏داند، و لذا در جمله بعد مى‏گويد: «چنين پروردگارى پنهان و آشكار شما را مى‏داند و نيز از آنچه انجام مى‏دهيد و به دست مى‏آوريد باخبر است» (يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَ جَهْرَكُمْ وَ يَعْلَمُ ما تَكْسِبُونَ).


(آيه 4)- گفتيم در سوره انعام روى سخن بيشتر با مشركان است، و قرآن به انواع وسائل براى بيدارى و آگاهى آنها متوسل مى‏شود، در اين آيه به روح لجاجت و بى‏ اعتنايى و تكبر مشركان در برابر حق و نشانه‏ هاى خدا اشاره كرده، مى‏گويد: «آنها چنان لجوج و بى‏اعتنا هستند كه هر نشانه‏اى از نشانه‏ هاى پروردگار را مى‏بينند، فورا از آن روى برمى‏گردانند» (وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ).


اين روحيه منحصر به دوران جاهليت و مشركان عرب نبوده، الان هم بسيارى را مى‏ بينيم كه در يك عمر شصت ساله حتى، زحمت يك ساعت تحقيق و جستجو در باره خدا و مذهب به خود نمى‏دهند، سهل است اگر كتاب و نوشته‏اى در اين زمينه به دست آنها بيفتد به آن نگاه نمى‏كنند، و اگر كسى با آنها در اين باره سخن گويد، گوش فرا نمى‏دهند، اينها جاهلان لجوج و بى‏خبرى هستند كه ممكن است گاهى در كسوت دانشمند ظاهر شوند!

__________________________________________________
(1). و اين همان عقيده ارباب انواع مى‏باشد كه در يونان قديم نيز وجود داشته است.
2
ارسال شده :
about 1 Year ago

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Administrators , member , Moderator
تاریخ عضویت: 1390-3-24 21:55:49
ارسالها: 2223

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
خلاصه تفسير ايات 3و4 سوره انعام از تفسير تسنيم


بعد فرمود: ﴿وَ هُوَ اللّهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي اْلأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ﴾ خدا چه در آسمان خدا خدا است چه در زمين خدا خدا است ﴿وَ هُوَ الَّذي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي اْلأَرْضِ إِلهٌ﴾ اينكه در آيهٴ سوم فرمود: ﴿وَ هُوَ اللّهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي اْلأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَ جَهْرَكُمْ﴾ برهانش همان مسئلهٴ خالقيّت است اگر او خالق آسمانها و زمين است همه جا بايد حضور و ظهور وجودي و علمي داشته باشد اگر در جايي باشد و در جاي ديگر نباشد خالق جاي ديگر نيست و عالم جاي ديگر نيست اگر از چيزي مخفي و مستور باشد معلوم مي‌شود خالق او نيست و عالم به او هم نيست زيرا اگر خالق نباشد احاطه علمي نخواهد داشت و هر خالقي به فعل خود عالم است نه به چيزي كه نیافرید. چون الله خالق كل است و هر خالقي به فعلش عالم است پس خدا به فعلش عالم است لذا فرمود: ﴿يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَ جَهْرَكُمْ﴾

فرمود: ﴿وَ ما تَأْتيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاّ كانُوا عَنْها مُعْرِضينَ﴾
چون اين سوره هم دربارهٴ مبدأ است و هم دربارهٴ معاد و هم دربارهٴ وحي و نبوت و رسالت الآن شروع كردند به بحثهاي مربوط به نبوت و رسالت انبيا(عليهم السلام)
يك ادعايي دارند و يك دعوتي
ادعاي آنها اين است كه ما پيامبريم دعوت آنها اين است كه الله حق است و صفاتش عين ذات او است معاد حق است انسانها به سمت معاد مي‌روند و مانند آن ،
دعوت انبيا را با برهان بايد اثبات كرد چه اينكه خود آنها برهان اقامه كردند ادعاي آنها هم با برهان ثابت مي‌شود هم با معجزه ، نقش معجزه براي اثبات ادعاي انبيا است نه براي صحت دعوت آنها، آنها هم دعوت مي‌كنند به اينكه خدايي هست دعوت مي‌كنند به معاد هست خب حالا اگر براي اين كار آمدند و عصايي را به صورت اژدها درآورند به صورت يك مار درآوردند خب اين چه دلالت مي‌كند بر اينكه عالم مبدئي دارد چون اين عصا كه مار مي‌شود با عصاهايي كه مار نمي‌شوند با آن مارهايي كه از مادرشان متولد شدند از عصا به صورت مار درنيامدند همه شان يكي‌اند همه شان ممكن الوجودند، همه‌شان حادث است، همه‌شان نظم دارند و مانند آن ،
👈 لذا معجزهٴ انبيا براي اثبات دعوت اينها نيست براي اثبات صحت ادعاي آنها است،
اما اينكه فرمود: ﴿مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ﴾ يعني از آن جهت كه يك موجود مخلوق است آيه خدا است، از آن جهت كه خارق عادت است معجزه است از آن جهت كه به دست تو ظاهر شده است معجزهٴ توست خارق عادت براي اثبات نبوت عام است ظهور آن خارق عادت از دست يك انسان مشخص دليل معجزهٴ نبوت خاص است .اين آيهٴ حق است


© 2025 Design by Mahdi