رتبه: Advanced Member
گروه ها:
Administrators
,
member
,
Moderator
تاریخ عضویت: 1390-3-24 21:55:49 ارسالها: 2223
تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
تفسير راهنما از نگاه نقد و معرفي، ابتكارات، نواقص و راه حلها
احمد عابديني
يكي از بهترين تفسيرهايي كه در عصر ما در دست تدوين است و تا به حال بر اين سبك، تفسيري نگارش نيافته است، «تفسير راهنما»است. در معرفي اين تفسير و مزاياي آن، جسته و گريخته مطالبي نوشته و يا گفته شده است ولي آن مطالب نميتواند كامل و گويا باشد، زيرا اكثر معرفي كنندگان از دور دستي بر آتش داشتهاند و نتوانستهاند محاسن و معايب آن را به خوبي برشمارند.
به همين جهت بنده كه خود از اوّلين مراحل شروع تفسير راهنما با مجموعهاي كه به اين كار عظيم دست زدند همراه بودم، تصميم گرفتم آن را همان گونه كه بوده و هست معرفي كنم و جنبههاي ابتكاري و راه بهرهبرداري از آن و از طرفي نواقص و كاستيهاي آن را نيز مطرح نمايم تا زمينهاي براي دقّت ديگران نيز فراهم شود و با گوشزد كردن نواقصي كه از ديد نگارندگان مخفي مانده است و يا با ارايه طرحهايي كه استخراج بيشتر موضوعات از قرآن را فراهم ميسازد، زمينههاي بازبيني كامل اين تفسير فراهم آيد.
«تفسير راهنما» زير بناي مجموعهاي است كه پايان ناپذير است و هر چند سال يك بار قابل تجديد نظر ميباشد كه در هر تجديد نظر ممكن است هزاران موضوع بر موضوعات قبلي افزوده شود، زيرا قرآن بنا به فرمايش علي(ع):«بحر لا تفني عجائبه ولاتنقضي غرائبه ولاتكشف الظلمات الاّ به» است. بنابراين استخراج موضوعات آن نبايد پايانپذير باشد زيرا پايان يافتن موضوعات آن يا به معناي دسترسي به تمام مطالب آن است و يا به معناي قايل شدن به محدوديت فكر و مسدود بودن آن است كه هيچ كدام صحيح نيست. زيرا قرآن ميگويد: «وان كنتم في ريب ممّا نزلنا علي عبدنا فاتوا بسورة من مثله» (بقره، 2/23)
در حالي كه تاريخ گواه عجز همگان از آوردن همانندي براي آن است، زيرا همانند آوردن براي هر چيز، فرع شناختن كامل آن چيز است و هيچ مفسّري تا كنون فهميدن يك سوره را اذعان نكرده است و نتوانسته است معناي قطعي از يك سوره ارايه دهد، تا چه رسد به كل قرآن، بلكه سرانجامِ كوشش هر كس ـدر هر درجهاي از علمـ اين بوده است كه بگويد اين آيه يا اين سوره را اين چنين فهميدهام .
وقتي فهم يك سوره به طور كامل ممكن نيست مسلّماً ارايه سورهاي مانند آن ناممكن خواهد بود، به همين جهت قرآن ميگويد:«فإن لم تفعلوا ولن تفعلوا فاتقوا النار التي وَقودها الناس والحجارة» (بقره، 2/24) «اگر سورهاي همانند قرآن نياورديد و هرگز نميآوريد پس از آتشي كه آتش زنه? آن انسان و سنگ است بپرهيزيد.» بنابراين وقتي مطالب و شگفتيهاي قرآن پايانناپذير است، در نتيجه كليد فهم آن و كشف موضوعات آن نيز پايان ناپذير خواهد بود.
تفسير راهنما و مراحل طي شده آن
خمير مايه تفسير راهنما از متفكر توانا، جناب آقاي هاشمي رفسنجاني است. ايشان زماني كه در زندانهاي ستمشاهي به سر ميبردند، طرح استخراج موضوعات قرآن به ذهنشان خطور كرده و با اشتياق فراوان دست به كار ميشوند و موضوعات را استخراج ميكنند كه مجموعاًبه بيست و دو دفتر ميرسد. با نگاهي به مجموعه دست نوشتههاي ايشان، اوّلاً به ذهنِ باز و فعّال و كشش عجيب و متنوع آن در سالهاي خفقان پيميبريم.
ثانياً، استخراج موضوعات از قرآن كار آساني نيست و بايد براي آن سرمايهگذاري فراواني كرد، به همين دليل روند كار در دفترهاي مختلف از نظر شكل و محتوا متفاوت است، از باب نمونه در دفترهاي اوّل بعد از نوشتن آيه، موضوعاتي كه به نظر ايشان از آن آيه برداشت ميشده كنار صفحه مينوشتند ولي در دفترهاي بعدي از آيه، جمله يا جملاتي را كه ميفمهميدند، در يك سطر مينوشتند، سپس موضوع يا موضوعاتي كه از آن، جمله، قابل استفاده بوده است، يادداشت ميكردند. از نظر محتوا نيز همين گونه است مثلاًدر زماني كه سخن كمونيستها و الغاي مالكيّت خصوصي مطرح بوده، ايشان از تمامي «آتوا الزكاة» ها و «انفقوا» ها و نظاير آن، صحت، قبول و امضاي مالكيّت شخصي را فهميدهاند. امّا در جاي ديگر، از آيات مشابه آن، چنين اموري را برداشت نكردهاند.
به هر حال، فراواني موضوعات استخراج شده، جمعبندي آنها را بسيار مشكل مينمود تا با كمك برنامه? رايانهايي به نام «تبيان3» موضوعات تنظيم شده، در دسترس محققان قرار گرفت.
در سال 1365، جمعي از فضلاي حوزه كار بررسي و تنظيم دفاتر را در دست گرفتند، روال كار بدين گونه بود كه ده تفسير از تفاسير معتبر با دقت مطالعه ميشد كه عبارت بودند از: الميزان، روح المعاني، في ظلال القرآن، نور الثقلين، الدّرالمنثور، روح البيان، الكشّاف، مفاتيح الغيب، كشف الأسرار و البرهان، سپس پيرامون آيه مورد نظر فكر و تدبّر صورت ميگرفت؛ آنگاه در جلسه? مباحثه، برداشتهاي آقاي هاشمي مطرح و اگر اكثريت به آن رأي ميدادند تصويب ميشد و در دفتري ثبت و سپس موضوعات مربوط به آن استخراج و در كنار صفحه يادداشت ميشد. پس از آن، برداشتهايي كه خود افراد گروه از آن آيه داشتند نيز مطرح ميگرديد و با اكثريت آراء نوشته ميشد.
اختلاف نظرها از آنجا آغاز شد كه گروهي كه مثلاًاكثريت آنها اديب بودند و به نكتههاي ادبي توجه داشتند. برداشتهايشان به اين سمت و سو حركت ميكرد. جمعي كه به امور اجتماعي توجه بيشتري داشتند اين ديدگاه در برداشتهايشان آشكار ميشد، برخي به اشارات و لطايف آيات ميپرداختند و عدّهاي با نگاههاي ديگري، برداشتهاي مختلفي از آيات داشتند. در نتيجه كار به مباحثات علمي كشيده ميشد و در نهايت به داوري اساتيد، در آنها نيز اختلاف نظرهايي وجود داشت.
از سوي ديگر بحث درباره روايتهاي وارد شده در ذيل آيات از نظر سند و دلالت و تأويلهايي كه در آنها وجود دارد موجب اختلاف نظرهاي فراوان ميشد، كه در نتيجه عدّهاي جهت بررسي روايات مشخص شدند. در كار نمايهسازي و منظم كردن موضوعات نيز مشكلاتي وجود داشت از قبيل توجه به اصطلاحات علوم كه اين خود، يك كار تخصصي است و بايد در زمينههاي مختلف افرادي كه با آن اصطلاحات آشنايي دارند، شركت كنند. در نتيجه كار به سوي تخصصي شدن پيش رفت.
در ضمن براي اتقان كار، گروههايي مسئول شدند تا كتابهاي مختلفي را كه در رابطه با قرآن نوشته شده و از يك آيه يا مجموعهاي از آيات برداشت خاصي داشتهاند، پيدا كنند و با فهرست كردن آنها، بانك اطلاعات وسيعي را جهت دسترسي محققان آماده سازند.
از اين روي گروه روايت، گروه نمايهساز و گروه بانك اطلاعات به صورت خاص تشكيل شد و يك دوره? كامل، تمامي قرآن فيش برداري شد و مجموعه?روايات تفسيري نيز توسط گروه روايت جمعآوري گرديد و گروه نمايه نيز كار خود را به صورت مستقل انجام داد. در زمينه? نگارش تفسير نيز براي يك قلم شدن و اتقان بيشتر، تمهيداتي فراهم گرديد تا مجلداتي از اين تفسير به زيور طبع آراسته گردد. پس از چاپ شش جلد، معلوم شد كه جلد اوّل با مجلدات ديگر هماهنگ نيست لذا اقدام به بازبيني كامل جلد اوّل شد و تجديد چاپ گرديد.
هدف از تفسير راهنما هدف از نوشتن تفسير راهنما، اين است كه تمامي موضوعات قرآني ـدر حدّتوانـ استخراج و به نظم خاصي درآيد. سپس تمامي آنها نمايه گذاري، كد گذاري و فهرستبندي شود، تا معجمي موضوعي از مطالب قرآني تهيه و در نتيجه كمبودها و نواقص معجمهاي لفظي جبران گردد. زيرا معجم لفظي نميتواند الفاظي نظير: انسان، بشر، ناس و بنيآدم را در يك جا جمع كند با اين كه اين الفاظ اگر مترادف هم نباشند، داراي اشتراكهاي زيادي هستند. امّا اگر معجم معنايي و محتوايي خوبي فراهم شود توان چنين كاري را دارد و يكي از اهداف عمده تفسير راهنما نيز همين است.
بررسي نواقص و اشكالات
اكنون كه برداشتها، نمايهها، مراحل شكل گيري، طرز نوشتار و اهداف تفسير راهنما تا حدودي روشن شد، زمينه براي توضيح برخي از نواقص و اشكالات آن مناسب مينمايد.
از آنجا كه اشكالهاي تفسير راهنما با توجه به گستره كار، تعداد مجلدات، نمايهها و گروهي بودن كار، متعدد و فراوان است لذا در اين نوشتار نه تنها نميتوان تمام آن اشكالات را بيان كرد بلكه ارايه نمونهاي از هر يك از انواع اشكالها نيز كار طاقت فرسايي است،
به همين جهت از ارايه نمونه براي تمامي آنها صرفنظر ميشود و فعلاًاز بحث روايتهاي تفسيري، نحوه ارايه آنها، تفاوت ارايه آن روايات در مجلّدات مختلف، تغيير سبك در آوردن يا نياوردن ترجمه، تغيير نحوه ارايه نمايهها در جلدهاي مختلف، صرفنظر ميكنيم و تنها نظر خود را به برداشتهاي تفسيري و نمايههاي آنها كه تشكيل دهنده فهرست موضوعي قرآن است ميپردازيم.
جهت مطالعه ادامه مقاله به لينك زير مراجعه نماييد.
http://maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,8749
|