رتبه: Advanced Member
گروه ها:
Administrators
,
member
,
Moderator
تاریخ عضویت: 1390-3-24 21:55:49 ارسالها: 2223
تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ(35) سوره فصلت
﴿ضرورت بياعتنايي به وسوسههاي شيطاني با رفتن به پناهگاه مقاومت﴾
فرمود اگر يك وقت وسوسهاي شد، خيالي در شما پيدا شد، اين را بدانيد اين شيپور خطر است، اين «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ»؛ البته ذكر است ثواب دارد؛ اما از اين كاري ساخته نيست؛ فرمود: هر وقت شيپور خطر شنيديد، وسوسهاي در شما پيدا شد، فوراً به پناهگاه برويد: ﴿وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾؛ هم در اين بخش است و هم در بخش پاياني سوره مباركه اعراف، آيه دويست آمده است:
نَزْغ يعني سيخي كه اين دامدارها به اين حمار و فَرس و استر ميزنند. اين سيخي كه ميزنند ميگويند نَزْغ, فرمود اگر وسوسهاي احساس كردي فوراً برو به پناهگاه. در اين زمان دفاع مقدس، وقتي آژير خطر را ميشنيديم چه كار ميكرديم؟ ميرفتيم به پناهگاه, اين ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾، نه يعني همينجا بايست و بگو «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ»؛ وقتي شيپور خطر را ميزدند، معنايش اين بود كه برويد پناهگاه، كفايت نميكرد كه انسان در خيابان بايستد و بگويد من ميخواهم بروم پناهگاه، اين گفتن كه آدم را حفظ نميكرد, اگر كسي شيپور خطر را شنيد؛ يعني وسوسه را شنيد كه فلان نامَحرم را نگاه كن, فلان مال را بگير, فلان حرف را بزن، اين شيپور خطر است، فرمود آژير خطر را كه شنيدي فوراً برو پناهگاه، نه بگو «أَعُوذُ بِاللَّهِ».
تفسير تسنيم سوره فصلت
﴿مأموريت پيامبر بر «استعاذه» و مقصود از آن﴾
﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾ اين استعاذه دو قسم است: يک وقت انسان در برابر آن همزات و گزندگيهاي واهمه و خيال و شهوت و غضب گرفتار وسوسه ميشود ﴿وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾ اگر وسوسه کردند فوراً بگو «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم»، آن استعاذه اعتقادي اخلاقي و فقهي و مانند آن است؛
امّا در جريان مبارزه سياسي و اجتماعي، استعاذه از مردم به «الله» مطرح است و همچنين از فشار استکبار به مردم مطرح است. در جريان موساي کليم که قصه او را به عنوان نمونه ذکر فرمود، آيه 27 اين است: ﴿وَ قالَ مُوسي إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ﴾ آن ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم﴾ آن جاست که اگر بخواهد نامحرمي را نگاه کند، گناهي را نگاه کند، روميزي و زيرميزي بگيرد، معصيت و غيبتي کند، استعاذه ميکند. ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾؛ يعني برو پناهگاه! اضطرابي در آدم پيدا ميشود، توحيد الهي براي او مشهود ميشود، با خداي خود درد و دل ميکند و ميگويد الآن من در گِرو اين گناه هستم، مرا درياب! اين معناي استعاذه است، نه اينکه همينطور که ايستادي «اعوذ بالله» بگو!
درب پناهگاه هم هميشه باز است و دربان آن هم فقط خود خداست! اينکه فرمود: «كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي»؛يعني من دژبان هستم! اين دِژ من است و من هم دژبان می باشم، هر وقت خواستي بيايي بيا، من در را باز ميکنم، «كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي»؛ «حصن» من است! «فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»، اين معنايش است! درب پناهگاه هميشه باز است!
اين ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾؛حالا لازم نيست که شيطان باشد، براي افراد عادي دو نحوه استعاذه است: يک وقت در اثر وسوسههاي شيطاني پناهنده ميشود به پناهگاه الهي و يک وقت هم دشمني به او ميخواهد حمله کند؛ دشمن اگر ميخواهد به او حمله کند ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾، پس اين دشمن در هر حالتي که بخواهد به او حمله کند، چنين است. وجود مبارک پيغمبر(ص) مسئول شد که خدا به او فرمود: اگر اين مشکلات را ديدي که دارند عليه قرآن توطئه مي کنند ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾؛ هم ميبيند، هم ميشنود و فوراً انجام ميدهد.
تفسير ايت الله جوادي املي سوره غافر
|