رتبه: Member
گروه ها:
member
,
Moderator
,
students
تاریخ عضویت: 1391-7-12 03:56:05 ارسالها: 27
تشکرها: 0 بار
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
تفسیر آیات 34-39
(آیـه )ـ بـعد از اشاره به بعضى از دلائل معاد, در آیات
قبل , در اینجا باردیگر, به مساله رستاخیز و سـرنـوشـت خداترسان و هوى پرستان در آن روزبازمى
گردد, مى فرماید: ((هنگامى که آن حادثه بزرگ , رخ دهد)) نیکوکاران و بدکاران هرکدام به جزاى
اعمال خویش مى رسند (فاذا جات الطامة الکبرى ).
((طـامـه )) در ایـنـجـا اشـاره به قیامت است که مملو از حوادث هولناک مى باشد وتوصیف آن به
((کبرى )) تاکید بیشترى درباره اهمیت و عظمت این حادثه بى نظیر است .
سـپـس مـى افـزاید: ((در آن روز انسان به یاد کوششهایش مى افتد))(یوم یتذکر الا
نسان مـاسعى ).
اما این تذکر و یادآورى چه سودى براى او مى تواند داشته باشد.
اگـر تقاضاى بازگشت به دنیا و جبران گذشته کند دست رد به سینه او مى زنندو در پاسخ این تقاضا
((کلا )) (چنین نیست ) مى گویند.
و اگر توبه کند و از اعمالش پوزش طلبد فایده اى ندارد چرا که درهاى توبه دیگر بسته شده است .
آرى ! در آن روز حـجـابـها از قلب و روح انسان برداشته مى شود و همه حقایق مکنون بارز و
آشکار مى شود.
ـ و لـذا در ایـن آیـه مى افزاید: ((و (در آن روز) جهنم براى هر بیننده اى آشکار مى گردد))
(وبرزت الجحیم لمن یرى ).
جـهـنـم هـم اکـنون نیز وجود دارد بلکه طبق آیه 54 سوره عنکبوت ((کافران را ازهر سو احاطه کرده ))
اما حجابهاى عالم دنیا مانع رؤیت آن است ولى آن روز که روزظهور و بروز همه چیز است جهنم از همه آشکارتر
ظهور مى کند.
ـ سـپس به وضع حال مجرمان و افراد بى ایمان در صحنه قیامت اشاره کرده و با چند جمله کوتاه و
پرمعنى هم سرنوشت آنها را بیان مى کند و هم عوامل گرفتارى آنها را, مى فرماید: ((اما آن کسى که طغیان
کرده )) (فاما من طغى ).
ـ ((و زندگى دنیا را (بر همه چیز) مقدم داشته )) (وآثر الحیوة الدنیا).
ـ ((مسلما دوزخ جایگاه اوست )) (فان الجحیم هى الماوى ).
در جـمله اول اشاره به فساد عقیدتى آنها مى کند زیرا طغیان ناشى از خودبزرگ بینى است و خود بزرگ بینى
ناشى از عدم معرفة اللّه است .
کـسى که خدا را به عظمت بشناسد خود را بسیار کوچک و ضعیف مى بیند وهرگز پاى خود را از جاده
عبودیت بیرون نمى گذارد.
و جـمـله دوم اشاره به فساد عملى آنهاست چرا که طغیان سبب مى شود که انسان لذت زودگذر دنیا و
زرق و برق آن را بالاترین ارزش حساب کند و آن را بر همه چیز مقدم بشمرد.
ایـن دو در حـقیقت علت و معلول یکدیگرند: طغیان و فساد عقیده سرچشمه فساد عمل و ترجیح زنـدگى
ناپایدار دنیا بر همه چیز است و سرانجام این دوآتش سوزان دوزخ است که در جمله سوم به آن اشاره شده .
|