در شب قدر چه چیزی از قران نازل شده است؟
توضیح نظر المیزان توسط ایت اله جوادی املی و نقد ان
اگر بگوييم اين آياتي كه دارد: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ يا إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ يا إِنَّا انزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ يعني يكجا نازل شد, اين گذشته از اينكه با تاريخ مسلم سازگار نيست با خود قرآن هم سازگار نيست پس نميشود گفت به اينكه قرآن دفعتاً در ماه مبارك رمضان نازل شد.
ميماند دو جواب ديگر يكي اينكه اگر چه تدريجاً نازل شد اما منظور بعض قرآن است, خب اين هم ناتمام است. خب, اگر بعض قرآن در ماه مبارك رمضان نازل شد, آن ابعاض ديگر در يازده ماه ديگر نازل شد خب, اينكه گفتن نداشت
و اگر بگوييم نه اول قرآن ـ جزء اولش ـ در ماه مبارك رمضان نازل شد لذا فرمود آغاز نزول قرآن در ماه مبارك رمضان است, اين هم كه با تاريخ اماميه سازگار نيست.
جوابي كه از اين اشكال دادند چندتاست.
اولين جواب جواب سيدنا الاستاد (رضوان الله عليه) است ايشان ميفرمايند: انزال غير از تنزيل است,
اگر قرآن همين نشئه صوري و ظاهري بود كه مثلاً 114 سوره دارد و شش هزار و چندي آيه دارد و همه اين سور و آيات منفصل و جداي از هماند, اين البته جاي اشكال بود ولي اگر همين قرآني كه انسانها در خدمت اين قرآن كريم اند گذشته از اين وجود مفصل, يك وجود تام بسيطي هم داشته باشد كه آن را هم كتاب بگويند, آن را هم قرآن بنامند ممكن است انزال دفعي متوجه آن مقام باشد و تنزيل تدريجي مال اين مقام كثرت و سور گوناگون و آيات فراوان. اگر قرآن داراي دو مرتبه است و هر دو مرتبه را هم كتاب و قرآن ميگويند و يك مرتبهاش مصون از تدريج و تغيّر است, مرتبه ديگرش تدريجپذير است, ممكن است آياتي كه ميگويد قرآن در ماه مبارك رمضان نازل شد, در ليله مباركه نازل شد, در شب قدر نازل شد, اينگونه از آيات را حمل بكنند بر وجود كامل و مجرد و بسيط قرآني و آن آيات و همچنين تاريخ مسلمي كه دلالت ميكند به اينكه سورههاي قرآن و آيات قرآن تدريجاً نازل شده است, حمل بكنيم بر اين وجود تفصيلي كه در عالم طبيعت و كثرت است كه قرآن به صورت يك كتاب مدوّني ظهور ميكند.
شاهد اين جمع هم آيه سوره طه و آيه سوره قيامه است كه وجود مبارك پيغمبر سابقه علمي داشت.
نقد نظريه علامه طباطبايي(قدس سره)
شبههاي كه بر اين فرمايش عميق است آن است كه گرچه براي قرآن كريم دو نحو وجود است; چه اينكه آيات هم اثبات ميكند, گرچه آن نحوه بسيطش امالكتاب است و منزّه از تدريج است و آن نشئهاي كه عربي مبين است تدريجي است و مفصّل است اما همين آياتي كه دلالت ميكند بر اينكه قرآن دفعتاً نازل شد ـ همين آيات ـ دلالت بر كثرت هم دارد.
ـ شب قدر، شب تفصيل؛ نه إحكام
آيه سوره «دخان» اين است كه إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ; يعني شبي كه هر امر محكم و متقن مفصل ميشود, ما آن شب به تو قرآن داديم; يعني ظرفي كه هر محكمي مفصل ميشود هر بسيطي تكثير ميشود هر دفعي تدريجي ميشود ما آن شب به تو قرآن داديم يعني آن شب كه شب قدر و اندازه است به تو اندازهشده و اندازهگرفته داديم نه به تو يك وجود مجرد امالكتاب كه اندازهاي در او نيست .
اگر فقط آيه سوره مباركه بقره بود مطلب تام بود يعني ميشد اين را شاهد جمع قرار بدهيم چون در سوره بقره دارد كه شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ آنوقت كدام قرآن قرآني كه امالكتاب است و وجود بسيط است و لوح محفوظ است ممكن است وجود مبارك پيغمبر در شب قدر به آن وجود لوح محفوظ راه پيدا كند اين درست است اما آيه سوره دخان ميگويد: شبي ما قرآن را نازل كرديم كه هر محكمي مفصل ميشود و شما هم كه در اول سوره هود پذيرفتيد كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ يعني مقام محكم قبل است و مقام مفصّل بعد و شب قدر شب تفصيل است نه شب اِحكام. شب تفريق است نه شب جمع. شب فرقان است نه شب قرآن. شما اگر بخواهيد اين آيات را بر آن امالكتاب حمل بكنيد كه با فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ سازگار نيست
چه اينكه سوره مباركه قدر هم همين معنا را دلالت دارد فرمود: إِنَّا انزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ? قدر و قَدَر يعني اندازه حالا يا مطلقِ اندازه يا اندازههاي مشخص
شبي كه خدا فرمود شب اندازهگيري است شبي كه خدا ميفرمايد شب مهندسبودن ماست خب در شبي كه خدا مهندس است آن شب بااندازه سخن ميگويد نه بياندازه شب هندسه شب تفصيل است نه شب اجمال. شب اندازهگيري شب تدريج است نه شب دفعي پس اگر بگوييم إِنَّا انزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ يعني وجود مبارك پيغمبر آن امالكتاب را كه يك امر بسيط و دفعي است و فوق اندازه و هندسه است دريافت كرد اين با خود آيه قدر و اندازه سازگار نيست نه با آيه سوره دخان سازگار است و نه با آيه سوره قدر
مؤيد ديگر هم اين است كه در همين سوره مباركه قدر ميفرمايد كه فرشتگان مقدرات و امور مشخص هر كسي را به او خواهند داد كه تَنَزَّلُ الْمَلاَئِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِن كُلِّ أَمْرٍ خب كُلُّ أَمْرٍ نشانه كثرت و نشانه تفصيل است يعني همه مقدرات را البته همه مقدرات را ميآورند
پس معلوم ميشود كه در شب قدر نميشود گفت كه قرآن (مجمل)نازل شده است چون شب قدر شب تفصيل است
نظر برگزیده:
نحوه كلام در هر عالمي فرق ميكند؛ نحوه كلام در آن نازلترين مرحله وحي همين الفاظ و حروف است كه با گوش شنيده ميشود با زبان گفته ميشود و مانند آن. مرحله متوسطش نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَي قَلْبِكَ است كه در سوره «شعرا»ست، مرتبه اعلايش همين است كه در سوره «نجم» آمده است.
بنابراين اگر وحي داراي سه مرحله است، قهراً مسئله شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ القُرْآنُ و آيه سوره «دخان» و سوره «قدر» اين مربوط به بين راه مسئله وحي است
آيات سوره «زخرف» همين است. فرمود: حم وَالكِتَابِ المُبِينِ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيم؛ يعني اين كتاب مبين هم عربي است، هم امالكتاب است؛ ضمير هر دو به اين برميگردد،
يعني همين كتاب مبين فِي أُمِّ الكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ پس بعضي از مراحل قرآن عربي است، بعضي از مراحل قرآن «علي حكيم» است.
طبق تحليلي كه مرحوم آقا سيد نورالدين(رضوان الله عليه) ذكر كردند؛ كه جمع بين انزال و تنزيل دفعي و تدريجي به آن است كه آنكه عربي است و الفاظ و حروف دارد در طي 23 سال تدريجا نازل شد، آنكه بر قلب نازل ميشود يك حقيقت بسيط است در ماه مبارك رمضان در ليله قدر نازل شد به وسيله جبرئيل و آنكه ام الكتاب است فوق اينهاست كه جبرئيل در آنجا راه ندارد.
تفسیر تسنیم سوره بقره