رتبه: Advanced Member
گروه ها:
Administrators
,
member
,
Moderator
تاریخ عضویت: 1390-3-24 21:55:49 ارسالها: 2223
تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ان الله لايغير ... حتي يغيروا ما بأنفسهم خداي سبحان هيچ امري را كه مربوط به يك قوم و ملت است تغيير نميدهد مگر اينكه آن مردم تغيير روحيه بدهند اگر روحيه را عوض كردند روش الهي هم عوض ميشود و اگر روحيه را تغيير ندادند سنت الهي هم دربارة اينها كماكان جاري خواهد بود ظاهر اين آيه به عنوان يك اصل كلي است چه دربارة نعمت و چه دربارة نقمت ان الله لايغير ما بقومٍ چه نعمتهائي كه موبوط به قوم است چه فقر و فلاكت و هلاكت و بدبختيهايي كه مردم دارند هر چه دارند عوض نميكنند مگر آنكه آنها تغيير روحيه بدهند يعني تلازم است بين روش قوم با تغيير روش الهي اگر بدبختيها و گرفتاريها و محروميتها براي يك جامعه هست تا آنها تغيير روحيه ندادهند خدا اين محروميتها را جبران نميكند اين بدبختيها را تغير نميدهد واگر رفاه و آسايش و نعمتهاي الهي نصيب اينها شده خدا اينها را عوض نميكند مگر اينكه روحيه را تغيير دهند ظاهر آيه تلازم دو طرفه است ولي ببينيم آيا ذيل آيه هم همين تلازم دو طرف را تبيين ميكند يا نه؟ وآيات ديگر قرآن كريم تلازم طرفين را بيان ميكنند يا فقط تلازمش يك طرفه است؟ به عبارت ديگر آيا همانطوري كه بين صلاح يك ملت با بركت الهي تلازم هست بين تباهي و فساد آن ملت و عذاب خدا هم تلازم هست يا نه؟
اگر فرد كار خير كرد پاداش اخروي يقيني است, امر دوم اگر جامعهاي اهل تقوا وفضيلت بود پاداش اخرويش يقيني است اين دو تا امر از قرآن كريم بخوبي بر ميآيد آيا بين صلاح جامعه و تأمين سعادتهاي دنيوي آنها از نظر قرآن تلازم هست يانه؟ اين يك امر, آيا صلاح فرد با تامين نيازها و رفاه و آسايش دنيايي او از نظر قرآن كريم تلازم هست يا نه؟ اين هم امر ديگر, اين دو امر مطرح شود تا به امور ديگر در عكس و مقابل اين امور بپردازيم از نظر قرآن كريم بين صلاح يك جامعه و ملت و نعمتهاي الي تلازم هست يعني هر جامعهاي هر امتي هر ملتي اهل تقوا باشند بركات الهي هم بر آنها نازل ميشود اين در قرآن بعنوان يك اصل مقبول است بلامعارض "ولو ان اهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات" كه اين در سورة اعراف مبسوطاً گذشت اگر اهل يك روستا اهل يك شهر به طرف تقوا و فضيلت بروند ما آنها را نيازمند به بيگانه نميكنيم وسائل رفاهي آنها را بركات الهي را بر آنها نازل ميكنيم آيهاي هم كه معارض اين باشد در قرآن كريم نيست پس اين امر سوم هم تلازمش مفروغ عنه است يعني بين تقواي يك امت صلاح امت صلاح جامعه باآسايش آن امت و برخورداري آن امت از بركات الهي تلازم هست و آيهاي كه باآيه سورة اعراف معارضه كند در قرآن كريم نيست. اما امر چهارم كه آيا بين تقواي فرد و تامين نيازهاي دنيايي او و آسايش او تلازم هست يانه همچنين دليلي در قرآن كريم نيست كه هر انساني اگر باتقوا شد دنياي او تامين است هر انساني اگر صالح و شايسته بود هيچ آسيبي از نظر آسيبهاي دنيا نميبيند يك چنين وعدهاي را خدا در قرآن كريم نداد همانطوري كه دربارة امت وعده داد فرمود لو ان اهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات دربارة فرد اين وعده را نداد كه اگر فردي در يك جامعهاي صالح و شايسته بود تمام نيازهاي دنيائي او برطرف ميشود چون عمده آن نوع و جامعه وامت است نه فرد.
تفاوت نزول بركات با روزي بيحساب و خروج از سختي وعده نداد به اينكه هر كسي انسان باتقوا باشد بركات براي او نازل ميشود فرمود از گرفتاري بيرون ميآيد, اين روزيهاي او از راه غيب ميرسد نه اينكه درهاي بركات را براي او باز بكند حداقل روزي را وعده داد حداقل روزي را هم به او ميدهند يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لايحتسب از آن فشارها انسان باتقوا نجات پيدا ميكند ولي آية سورة اعراف ميگويد امت اگر صالح باشد اصلاً فشار نميبيند درهاي رحمت به روي او باز ميشود. از بسياري از لغزشها يا از بسياري از مردم ميگذرد و عفو ميكند پس از آن طرف تلازم نيست كه اگر يك فردي يا جامعهاي معصيت كرد خداي سبحان حتماً اينها را هلاك بكند نه يعف عن كثيرٍ اين يعف عن كثيرٍ دو جا در اين سورة مباركه ذكر شده
حالا اگر امتي جامعهاي رو به تباهي رفت ممكن است خدا آن جامعه را بگيرد از بعضي از آيات هم در اين قسمت شايد تلازم استفاده بشود كه اگر ملتي به طرف فساد برود خدا ملت را ميگيرد دربارة اقوام گذشته هم ميفرمايد چون اينها به طرف فساد رفتند ما اينها را گرفتيم اما به عنوان نقل يك جريان، نه به عنوان بيان سنت اله كه هر جامعة فاسدي را ما فوراً عقاب ميكنيم.
تفسير تسنیم
|